جدول جو
جدول جو

معنی پلنگ پلنگ - جستجوی لغت در جدول جو

پلنگ پلنگ
نوعی احساس درد از زخم چرکین، مورمور شدن، گزگز کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پینگ پونگ
تصویر پینگ پونگ
ورزشی دونفره یا چهارنفره با توپ و راکت مخصوص روی میزی به ابعاد 2.74 × 1.52 متر که به وسیلۀ توری به دو قسمت مساوی تقسیم شده است، تنیس روی میز
فرهنگ فارسی عمید
(زَ لَزَ لَ / زِ لَ زِ لَ / زِ لِ زِ لِ)
حکایت صوت زنگ و زنگوله. آواز زنگ. صلصله. بانگ درا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ رَ)
انمر. برنگ و گونۀ پلنگ: نمر، پلنگ رنگ شدن. (منتهی الارب) ، اسبی که رنگ پلنگ داشته باشد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
قسمی تنیس روی میز و آن به میزی که توری کوتاه در وسط آن نصب شده است با توپی سبک وکوچک و راکت توسط دو تن و گاه چهار تن انجام شود
لغت نامه دهخدا
گوی تاو گونه ای گویبازی روی میز ورزش و بازیی که است که توسط دو تن روی میز مخصوص که وسط آن دارای تور است با دو راکت چوب و یک توپ سبک وزن انجام میشود و آن قسمی تنیس رومیزی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلنگ رنگ
تصویر پلنگ رنگ
برنگ و گونه پلنگ، اسبی که رنگ پلنگ دارد
فرهنگ لغت هوشیار
((پُ))
تنیس روی میز که با توپ تخم مرغی و راکت و میز مخصوصی که وسط آن دارای تور است انجام می شود
فرهنگ فارسی معین
چوبی که به وسیله ی آن شاخه ی بلند درختان به پایین کشیده شده
فرهنگ گویش مازندرانی
صوتی برای بیان صدا، صدای زنگ و زنگوله
فرهنگ گویش مازندرانی
درد ناشی از زخم چرکین
فرهنگ گویش مازندرانی
ناحیه ای در کوهستان لنگای تنکابن پایین دست مرتع سیج خانی
فرهنگ گویش مازندرانی